بررسی وضع پناهجویان و رویکرد گزینشی در لاهه
تاریخ انتشار: ۱۸ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۶۴۲۲۴۹
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، در بحبوحه شرایط اضطراری آب و هوایی، درگیریهای به ظاهر بیپایان و در نتیجه بحرانهای پناهجویان، فقدان آشکار یک راهبرد مؤثر جهانی برای حفاظت از اساسیترین حقوق جمعیتهای فقیر و به حاشیه رانده در سراسر جهان، تصریح میکند که مفهوم «حقوق بشر» تمام معنا و هدف را بهخصوص برای افرادی در جنوب جهانی از دست داده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بر اساس گزارش سازمان ملل، حدود ۸۲۸ میلیون نفر یا ۱۰ درصد از جمعیت جهان هر شب گرسنه میخوابند.
از بین کسانی که با گرسنگی دست و پنجه نرم میکنند، ۸۰ درصد در مناطق مستعد تغییرات آب و هوایی زندگی میکنند؛ مناطقی که اکثریت آنها در جنوب جهانی قرار دارند.
کشورهای غربی و حقوق پناهجویان
برخی از این افراد سفرهای خطرناکی را در بیابان و دریا آغاز میکنند تا خود را به کشورهای غربی برسانند؛ با این حال، به جای اقدام برای حمایت از حقوق بشر این پناهجویان، کشورهای غربی که خود را مبدع مفهوم حقوق بشر میدانند، با آنها مانند یک دشمن رفتار میکنند.
در نتیجه، دهها هزار نفر در مراکز بازداشت غیرانسانی مهاجران در امتداد مرزهای آمریکا و اتحادیه اروپا به سر میبرند و دریای مدیترانه اکنون به گورستان مهاجران تبدیل شده است.
طبق گزارش پروژه مهاجران گمشده سازمان بینالمللی مهاجرت، از سال ۲۰۱۴ بیش از ۲۸ هزار مورد غرق شدن پناهجویان در دریای مدیترانه ثبت شده است، اما برآورد تعداد واقعی مرگ و میرها غیرممکن است و احتمالا تعداد آنها بسیار بیشتر است.
غرق شدن در مدیترانه تنها راهی است که مردم در جنوب جهانی که اکثریت جمعیت جهان را تشکیل میدهند، به طور دسته جمعی جان خود را از دست میدهند، زیرا جامعه بینالمللی به سرکردگی غرب، حقوق بشر آنها را «شایسته حمایت» ارزیابی نمیکند.
پناهجویان در کشورهای غربی و در مناطق مختلف مرزی به وسیله هواپیماهای بدون سرنشین کشته میشوند و از سوی ساکنان زنده زنده سوزانده میشوند.
نشانههای مرگ حقوق بشر
نشانههای مرگ حقوق بشر در همه جا وجود دارد؛ دولتهای غربی سخت تلاش میکنند تا از آپارتاید رژیم صهیونیستی در برابر مسئولیتپذیری محافظت کنند، در حالی که فلسطینیها را که در برابر ظلم رژیم صهیونیستی مقاومت و از مبارزات آزادیبخش حمایت میکنند، مجرم میدانند.
شرکتهای رسانههای اجتماعی پیشرو در شمال جهانی اجازه میدهند اطلاعات غلط خطرناکی که جمعیتهای از قبل به حاشیه رانده شده و در معرض تهدید را هدف قرار میدهند، بر روی پلتفرمهای آنها نفوذ کنند.
کشورهای اروپایی هنوز هم یک آفتکش سمی که در اتحادیه اروپا به دلیل مضرات اثبات شده آن برای کودکان و نوزادان متولد نشده، ممنوع شده است به کشورهای جنوب جهانی میفروشند و این فهرست طولانی ادامه دارد.
در تمام این مدت، غرب به تلاش خود ادامه میدهد و خود را به عنوان «تنها مدافع واقعی حقوق بشر» عرضه میکند.
کشورهای غربی مرتبا کشورهایی را به بهانه ادعایی نقض حقوق بشر محکوم و حتی تحریم میکنند؛ آنها اغلب کمکهای خارجی را مشروط به بهبود وضعیت حقوق بشری دریافتکنندگان میکنند و حتی برخی از آنها مداخلات نظامی را تحت عنوان «رسیدگی به نقض حقوق بشر» آغاز کردهاند.
آنها همچنین از دادگاه کیفری بینالمللی (ICC) حمایت و به بازرسان آن کمک کردند تا کرملین را محکوم کنند.
اگر بهصورت مجزا در نظر گرفته شود، ممکن است این امر بهعنوان تاییدی بر پایبندی غرب به رژیم حقوق بشری بینالمللی تلقی شود، اما برای کسانی که در جنوب جهانی هستند و نمیتوانند استقبال غرب از اوکراین را با رفتار اتحادیه اروپا با کشورهایشان مقایسه کنند، کل این قسمت چیزی نیست جز تاییدی بر ریاکاری بیپایان شمال جهانی.
در واقع، کشورهایی که برای کمک به مردم اوکراین دست به اقدامی سریع زدند، مرزهای خود را به روی سودانیها باز نکردند، آنها هرگز این کار را برای فلسطینیها نیز انجام ندادند، زیرا بسیاری از آنها هنوز زیر مشت آهنین یک مهاجم خشن زندگی میکنند.
رویکرد گزینشی در قبال دیوان دادگستری بینالمللی
غربیها همچنین در مورد زمان حمایت از دیوان کیفری بسیار گزینشی عمل میکنند؛ مطمئنا آنها از محاکمه آفریقاییها از سوی دیوان کیفری بینالمللی حمایت کردند، اما هرگز به دادستانهای آن اجازه ندادند که به جنگها یا برنامههای شکنجه غیرقانونی خودشان نزدیک شوند و در واقع، آمریکا حتی یک کشور طرف این دادگاه نیست.
هنگامی که اعلامیه جهانی حقوق بشر (UDHR) از سوی سازمان ملل در سال ۱۹۴۸ تصویب شد، به عنوان یک گام بزرگ به سوی جهانی صلح آمیزتر جشن گرفته شد.
با توجه به وحشتهای جنگ جهانی دوم، این اقدام پرتو امیدی بود که نشان میداد جهانی بهتر که در آن حقوق اساسی همه رعایت میشود، ممکن است.
با این حال این رویا مدت زیادی دوام نیاورد و همان کشورهایی که رژیم جدید حقوق بشر را توسعه دادند و برای آن فشار آوردند، به سرعت شروع به نقض آن برای پیشبرد منافع خود، آسیب رساندن به دشمنان و گسترش منافع خود کردند.
آنها حتی به چندین کشور جنوب جهانی حمله کردند تا «دموکراسی» را برای آنها به ارمغان بیاورند و از «حقوق بشر» محافظت کنند.
با این حال، آنچه جدید است، رد آشکار چارچوب حقوق بشر غربی توسط جمعیتهای جهانی جنوب است.
کسانی که از زمان امضای UDHR بیشترین آسیب را از تجاوزات و دوگانگی شمال جهانی متحمل شدهاند، دیگر متقاعد نشدهاند که دولتها، نهادها و سازمانهای غربی میتوانند یا به عبارت دقیقتر میخواهند از حقوق اساسی خود محافظت کنند؛ آنها اکنون این طیف را همانگونه میبینند که هستند: بی اثر، دوگانه، و مهمتر از آن خطرناک.
منبع: خبرگزاری صدا و سیما
کلیدواژه: کشور های غربی جنوب جهانی کشور های غربی بین المللی حقوق بشر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iribnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری صدا و سیما» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۶۴۲۲۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رویکرد امتی و جهانی رسانه ملی
حمید مولانا، استاد بینالملل علوم ارتباطات که روز دوشنبه سوم اردیبهشت سال 1403 در جمع مدیران و برنامهسازان سازمان صداوسیما در نشست اندیشهورزی شورای فرهنگی رسانه ملی حضور یافته بود، نظام رسانهای سازمان صداوسیما را امتی و جهانی دانست و گفت: در روزگار کنونی میتوان دو نظام رسانهای را برای رادیووتلویزیونهای جهان ترسیم کرد. اولین نظام رسانهای که بسیار هم در دنیا فراگیر است، نظام دولتی و حکومتی است که تلاش میکند خدمات مختلفی را به جامعه ارائه دهد و بنگاه خبری برای نظام خودش باشد. شبکههای بیبیسی انگلستان، ان. اچ. کی. ژاپن و سی. بی. اس کانادا از مدعیان این نظام رسانهایاند.
وی افزود: نمونه دوم نظام رسانهای که کاملاً خصوصی و بازرگانی است، رسانههای آمریکاییاند که هدف اولیهشان تنها اطلاعرسانی نیست، بلکه ماهیت بازرگانی دارند.
مولانا نظام رسانهای ایران را نظامی متفاوت از دیگر رسانههای جهان دانست و گفت: روند شکلگیری سازمان صداوسیما مفهومیبرخاسته از نظام امتی است که تنوع اجتماعی و سیاسی را در دل خود دارد و بهلحاظ نظری نیز با دیگر نظامها متفاوت است؛ چراکه نه مبتنی بر خصوصی و بازرگانی است و نه بر پایه نظام دولتی و خدماتی شکل گرفته است.
این استاد رشته علوم ارتباطات دانشگاه آمریکن واشنگتن آمریکا تصریح کرد: آنچه این نظام را از نظامهای رسانهای دنیا متمایز میکند، دو عنصر استقلال فکری و اصالت رسانه است. رسانه ملی باید با عدم وابستگی به جریان خاص به ویژگی امتی خود که برخاسته از مردم است، توجه کند و در کنار آن در تولیداتش خلاقیت داشته باشد؛ چراکه نماینده طبقه وسیعی از جامعه متکثر ایران است.
وی افزود: این روند تغییرناپذیر است، به این معنی که یک نظام رسانهای نمیتواند در میانه راه تغییر هویت دهد؛ کمااینکه هیچگاه رسانه بی. بی. سی. تغییر دیدگاه نداده و مسیر نظام رسانهایاش را تغییر نمیدهد.
مولانا در خصوص نظام رسانهای صداوسیمای ایران اظهار کرد: این نظام رسانهای ریشه در اندیشه اسلامی دارد و مبتنی بر قانون اساسی، وصیتنامه امام (ره) و فرهنگ ایرانی است و جلوه آن را در انعکاس حضور مردم در رسانه میبینیم. این رسانه بر حضور فعال مردم و لایههای مختلف اجتماع استوار است و بیشتر حول محور مخاطب گستره داخلی برنامهسازی میکند. این استاد دانشگاه گفت: در رسانه امتی باید پیشرفتهای کشور دیده شود؛ چراکه مردم میخواهند روند روبهرشد کشورشان را مشاهده کنند.
مولانا با اشاره به لزوم مشروعیت افرادی که در تولیدات رسانهای سهیماند، اظهار کرد: این مشروعیت برخاسته از مشروعیت حرفهای، علمی و تجربی است که صاحبان رسانه را قدرتمند میکند و به نظامهای رسانهای اعتبار و قدرت میبخشد. بهگفته این کارشناس رسانه، رسانه ملی باید همسو با رسانههای مردمیباشد و در مسیر بهتر شدن نماینده همه گروههای جامعه باشد، چراکه بنیان این رسانه بر امت نهاده شده است.
مولانا بر اهمیت پژوهشهای بنیادی در رسانه تأکید کرد و گفت: بخش مهمی از کارکرد و بقای رسانه مبتنی بر پژوهشهای علمی و رسانهای است که باید در کنار پژوهشهای معمول رسانه ملی انجام شود. این پژوهشها بازوی عملیاتی رسانهها در سطح ملی و بینالمللی خواهند بود.
مؤلف کتاب ارتباطات جهانی درحال گذار در پایان، درخصوص تهیه آرشیو تاریخی و اجتماعی بهعنوان آرشیو ملی بیان کرد: رسانه ملی در کنار آرشیو صوتی و تصویریای که از محتواهای تولیداتش دارد، باید با اهتمام برای گردآوری منابع مختلف رسانهای، مرجعی برای رسانههای داخلی و بینالمللی باشد.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری رادیو تلویزیون